آخرالزمان (بررسی نشانه های ظهور)



از مفضل پسر عمر روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمود:

هر همپیمانی (بیعتی) پیش از آشکار شدن قائم علیه السلام همپیمانی کفر , دو رویی و پنهانکاری است . خداوند پیمان دهنده بر آن پیمان و پیمان گیرنده را لعنت - دور از مهربانی اش - کند.

مختصر بصائر الدرجات ، ص 433 ، ح512 

از روایات اسلامی بهره گرفته می شود که هر گونه همپیمانی (بیعت) با هیچ زمامدار و قیامگری پیش از قیام امام مهدی علیه السلام روا نیست ، جز با قیامگران پنج گانه که هاشمی چینی ، شعیب تمیمی خراسانی ، حسنی گیلانی ، قریشی سیستانی و حسینی یمانی اند و برای جواز یاری و همپیمانی با این پنج تن که هدف بنیادینشان از قیام ، فراخاندن مردم به خشنودی خاندان محمد صلوات الله علیهم و فرمانبرداری از امام مهدی علیه السلام و دادن پرچم به او می باشد ، احادیثی هست .

.

برگرفته از : جهان در آستانه ظهور پژوهش و نوشته سید سلیمان مدنی تنکابنی کانال آخرامان  


بارش بارانهای سیل آسا و سرکشی آبها و فرورفتن بسیاری از سرزمینها در آب از نشانه های نزدیک شدن زمان قیام امام مهدی(علیه السّلام) می باشند.

بی گمان، بارانهای سیل آسایی که در ماه جمادی آخر و ده روز از رجب سالی پیش از سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) می بارند و مایۀ چیره شدن آب بر سرزمین و سست شدن و رانش آن و ویرانی سرزمینها و نابودی روییدنیها و تباهی میوه ها و کم شدن خُراکیها می شوند، داستان توفان نوح(علیه السّلام) را به یاد ما می آورند.

داستان توفان نوح میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان شناخته شده و در قرآن کریم و تورات یاد شده است، و بنا بر آن چه از نوشتار این دو کتاب و جز آن دو هویداست، این توفان فراگیر و جهانی و مرکز پیدایش اش سرزمینهای جزیره و عراق بوده است که میان دو رود دجله و فرات جای گرفته اند. بی گمان، خداوند دعای نوح(علیه السّلام) بر زیان قومش را که سرکشی و بت پرستی می کردند، پاسخ داد، و به نوح فرمان داد که کشتی ای بزرگ بسازد، و هنگامی که ساختن کشتی پایان یافت، خداوند شکنجه اش را بر آن گروه ستمکار فرود آورد، به گونه ای که در بازۀ چهل روز و شب، از آسمان بارانهایی سیل آسا فرستاده و از زمین چشمه های بسیاری جوشیده شدند؛ پس، از گردآمدن آب آن بارانها و چشمه ها توفانی بزرگ پدید آمد که کافران را نابود کرد، و مؤمنانی که با نوح سوار کشتی شده بودند، از آن رهایی یافتند(1).

از اَنَس پسر مالِک روایت شده است که رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی شود، مگر آن که بر مردم بارانی فراگیر باریده شود و زمین چیزی نرویاند(2).

بدان که مراد از ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، زمان قیام قائم(علیه السّلام) می باشد.

نیز از انس پسر مالک شنیده شده است که می گفت:

از [نشانۀ](3) نزدیک شدن ساعت (زمان قیام قائم) پدیدارشدن کانها، فراوانی باران و کمی روییدنی است.(4).

چنین می نماید که این حدیث از سخنان پیامبر(صلّى الله علیه و آله) باشد، اگرچه انس صحابی پسر مالک آن را به وی نسبت نداده است.

از عَوْف پسر مالِک اَشْجَعِی روایت شده است که پیامبر(صلّى الله علیه و سلّم) فرمود:

بی گمان، پیش از دجّال سالهایی فریبنده اند که باران در آنها فراوان و روییدنی در آنها کم می شود، دروغگو در آنها راستگو و راستگو در آنها دروغگو دانسته می شود، خیانتگر در آنها امانتدار و امانتدار در آنها خیانتگر به شمار می آید، و رُوَیْبَضَه(5) در آنها سخن می گوید. گفته شد: ای رسول خدا، رویبضه چیست؟ فرمود: کسی که چشمگیر نیست(6).

از ابو هُرَیْرَه روایت شده است که رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) فرمود:

خشکسالی آن نیست که باران باریده نشوید، بلکه خشکسالی آن است که باریده و باریده شوید و زمین چیزی نرویاند(7).

از ابو بَصِیر روایت شده است که ابو عبدالله -صادق-(علیه السّلام) فرمود:

بی گمان، پیشاپیش قائم(علیه السّلام) سالی پُرآب و باران خاهد بود که در آن، میوه ها و خرما روی درخت تباه می شوند؛ پس، در آن رویداد گمان مبرید(8).

رسول خدا(صلّى الله علیه و آله) فرمود:

بر مردم زمانی می رسد . خداوند باران آسمان را از آنان در هنگام خِیش بازمی دارد، و آن را نابهنگام فرومی ریزد.(9).

از عبدالله پسر مسعود روایت شده است که گفت:

گفتم: ای فرستادۀ خدا، آیا برای ساعت (زمان قیام قائم) نشانه ای است که ساعت با آن شناخته می شود؟ به من فرمود: . ای پسر مسعود . بی گمان، از نشانه های ساعت و پیش درآمدهایش . آن است که باران بسیارگرم باشد.(10).

از ابو هریره روایت شده است که رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) برپا نمی شود، مگر آن که بر مردم بارانی باریده شود که خانه های گلی نمی پوشاند از آن، و نمی پوشاند از آن جز خانه های مویی (چادری)(11).

------------------------------------------------------------------------------------------

1. بهره گرفته شده از: برخی منابع. 
 2. المسند، ج 4، ص 282، ح 12432 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
3. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.
4. الفتن، ص ۳۸۵، جزء ۹، ح ۱۳۶۷ (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
5. رُوَیْبَضَه»، بنا بر آن چه در فرهنگنامه های واژگان عربی آمده است، کوچک شدۀ رابِضَه می باشد، و ه» در آن برای مبالغه است، و جمعش رُوَیْبَضون و رُوَیْبَضات، و از معانی آن انسان ناشناخته»، ناتوان از کارهای بزرگ» و گوسفندچران» می باشد (بنگرید: العین و لسان العرب، درگاه ربض»).
6. شرح مشکل الآثار، ج 1، ص 404، ح 464 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
 7. صحیح مسلم، ج 4، ص 2228، کتاب فتن و أشراط ساعت، ب 15، ح 44 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
8. الإرشاد، ج ۲، ص ۳۷۷ (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
9. جامع الأخبار، ص 355، ف 88، ح 992 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
10. المعجم الکبیر، ج 5، جزء 10، ص 6-195، ح 10556 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).
11. المسند، ج 13، 2-11، ح 7564 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

 

 


بنا بر روایات اسلامی از شیعه و سنّی، هاشمی چینی جوانی خال در شانه یا دست از تبار جعفر پسر ابو طالب(علیهما السّلام) می باشد که در استان سین کیانگ چین جنبش خُد را می آغازد و پس از گذر از مُلْتان، به خراسان در فرارود می آید، و سپس همراه شعیب تمیمی خراسانی سوی ری می روند و با سپاه سفیانی می جنگند و از ایران به عراق و سپس سوی دمشق و بیت المقدس می روند.

از بُرَیْد پسر مُعاویۀ عِجْلِی و کُلَیْب پسر مُعاویۀ صَیْداوی روایت شده است که گفته اند: شنیدیم که ابو جعفر -باقر-(علیه السّلام) می فرمود:

گویا می بینم که از دوردست سرزمینهای مشرق، از سرزمینی که به آن شیلا» گفته می شود، گروهی برشوریده اند که حقّشان را از چینیها می خاهند، و داده نمی شوند؛ سپس آن را می خاهند و داده نمی شوند. پس، هر گاه آن رویداد را ببینند، شمشیرهایشان را بر دوشهایشان می گذارند و با آنان می جنگند. پس، چینیها پذیرای دادن آن چه خاسته اند، می شوند، و ایشان نمی پذیرند و مردمِ بسیاری از آنان را می کشند. سپس بر همۀ سرزمینهای ترکها(1) و هندیان(2) چیره می شوند و سوی خراسان روی می آورند و آن جا را از زیندگانش می خاهند و داده نمی شوند و آن را با زور می گیرند، و می خاهند که پادشاهی را جز به زمامدار شما (امام مهدی علیه السّلام) نسپارند. پس، هر گاه سفیانی برشورد، آنان با او پیکار می کنند و همگی کشته می شوند، و آنان با کسانی که آنان را کشته اند (سپاهیان سفیانی) با دعای زمامدارتان به این جهان باز می گردند و آنان از ایشان خونخاهی می کنند و سوی پایان این جهان در زمامداری او می زیند(3).

شِیلا در روزگاران کهن نامی بود که بر دو سرزمین از سرزمینهای مشرق گفته می شد:

1. شیلا نام سرزمینی گسترده در شمال غربی چین بود که امروزه استان سِینْ کِیانْگ و بخشهایی از غرب استان گانْسُو در کشور چین را در بر می گیرد، و سخن امام باقر(علیه السّلام) به همین سرزمین اشاره می کند.

2. شیلا یا سیلا نام شبه جزیرۀ کره بود؛ چنان که در مروج الذهب، ج 1، ص 6-155، آمده است: پس از آبادیهای چین، سوی دریا سرزمینهایی که شناخته شده و وصف شده باشند، یافت نمی شوند، جز سرزمینهای سیلا و جزایر آن.».(4)

 

بی گمان، امام باقر(علیه السّلام) در این حدیث به شورشهای مردمیِ مسلمانان ترک اُیْقُر در روزگار کنونی در استان سین کیانگ (سرزمین نو) برای خُدگردان شدن و جدایی از دولت چین اشاره می کند، و شایان یادآوری است که سین کیانگیها در 120 سال گذشته بیش از 100 بار بر چینیان شوریدند، و پس از بنیادگذاری جنبش اسلامی ترکستان شرقی» در سال 1993 م دو شورش برجسته برای آنان روی داد: نخستین در سال 2009 م که از ایشان در آن، نزدیک 200 تن کشته شدند، و دومین در سال 2014 م که از ایشان در آن، نزدیک 100 تن کشته شدند، و اگر این دو شورش همان دوتایی باشند که در روایت به آن دو اشاره شده است، می بایست در آینده ای نزدیک چشم به راه روی دادن شورش سوم این مردم ستمدیده بر چینیان کافر باشیم، مگر آن که بگویم هر سه شورش در زمانهایی نزدیک به هم و کمی پیش از قیام امام مهدی(علیه السّلام) روی خاهند داد.

-------------------------------------------------

1. به ترکستان شرقی یا سین کیانگ اشاره دارد.

2. به بخشهایی از هند و پاکستان اشاره دارد که در گذشته ای نه چندان دور یک کشور بودند.

3. منتخب کفایة المهتدی، ص 4-3، ح 2 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

4. بهره گرفته شده از: برخی منابع.

==============================

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، فرمود:

. پس، هر گاه قیامگر که از چین و مُلْتان(1) آمده است، در خراسان به پا خیزد، سفیانی سربازانش(2) را سوی او می فرستد، پس، بر وی چیره نمی شوند. سپس قیامگری از ما در گیلان به پا می خیزد، و مشرقی او را برای دورکردن پیروان عثمان یاری می کند، و  آبُر و دَیْلَم به وی پاسخ می دهند، و از وی بخشش و خُشِیها می یابند.(3).

 

مقصود از مشرقی» در این روایت، هاشمی چینی است که جنبش خیش را از استان سِین کِیانْگ در چین می آغازد، و با سپاهش به ملتان و خراسان می آید، سپس سوی ری می رود و گروهی از نیروهایش را با فرماندهی شعیب تمیمی خراسانی برای یاری حسنی گیلانی درون این شهر می فرستد، و پیروان عثمان»، گروهی از لشکریان عثمان سفیانی پسر عَنْبَسَه اند که بر برخی بخشهای ایران یورش می برند.

---------------------------------------------------------

1. مُلْتان سرزمینی در جنوب استان پَنْجاب در پاکستان است، و مرکزش شهر باستانی ملتان می باشد (بهره گرفته شده از: دانشنامۀ آزاد ویکی پدیا»، درگاه مولتان»)، و بنا بر خبرهایی که به دست ما رسیده اند، اکنون، در این سرزمین، گروهی از شیعیان چشم به راه ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می زیَند.

2. در نسخۀ خطّی منتخب کفایة المهتدی پشتوانۀ ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا فی الجنود» یافت می شود که به الجنود» اصلاح و ترجمه گردید.

3. منتخب کفایة المهتدی، نسخۀ خطّی، ص 4، ح 3 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی)، و از همین منبع در: إام‏ الناصب، ج 2، ص 133، نیز نقل شده است.

===================================

از جابر جُعْفِی روایت شده است که ابو جعفر [باقر(علیه السّلام)](1) فرمود:

سفیانی، پس از درون کوفه و بغداد رفتنش، سپاهیانش را در دوردستها می پراکند. از فرارود(2) از خراسانیان ترسی(3) به او می رسد . و آن گاه، پرچمهای سیاه از خراسان روی می آورند که بر همۀ مردم جوانی از بنی هاشم است که در کف (پنجه) راستش خالی می باشد و خداوند کارش و راهش را آسان می کند. سپس برای وی نبردی در مرزهای خراسان می باشد، و هاشمی در راه ری می رود، و مردی(4) از بنی تمیم از همپیمانان را که به وی شعیب پسر صالح گفته می شود، به استخر سوی اَمَوی می فرستد(5).

--------------------------------------------------------

1. میان دو کروشه از افزوده های ما هست.

2. فرارود» سرزمینهای جای گرفته در شمال رود جیحون است، و بخشی از خراسان می باشد، و شهر سمرقند، جایگاه قیام شعیب تمیمی خراسانی، از آن جاست، و هاشمی چینی در آن جا به پا می خیزد.

3. در همۀ نسخه های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا فرعه» یافت می شود که سازگار با آن چه در نسخۀ چاپی العرف الوردیّ» آمده است، به فزعة» اصلاح و ترجمه گردید.

4. در همۀ نسخه های چاپی الفتن نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا رجل» یافت می شود که به رجلاً» اصلاح و ترجمه گردید.

5. الفتن، ص 9-2، جزء 4، ح 869 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

==============================

پسر مَهْزِیار اهوازی روایت کرده است، هنگامی که با امام مهدی(علیه‏ السّلام)، در روزگار پنهان شدنش، در جایگاهی ناشناخته در حجاز رو به رو شد، امام به وی فرمود:

ای پسر مهزیار -در حالی که دستش را پیش کشید-، تو را از خبری آگاه می کنم؛ بی گمان، هر گاه چینی پنهان شده ای را بجوید(1) و مغربی بجنبد و عبّاسی برود و با سفیانی پیمان بسته شود، به سرپرست از سوی خداوند فرمان داده می شود؛ پس، در صَفا و مَرْوَه(2)، میان 313 تن برابر(3) برمی شورم.(4).

 

چینی» همان هاشمی، رهبر زیندگان چین، مُلْتان، خراسان و سیستان در آخر اّمان است که رهبری جنبشی را که پیشتر در استان سِینْ کِیانْگ چین آغازیده شده بود، می پذیرد، و چند ماه پیش از سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) در آن جا برمی شورد، و پس از گذر از ملتان، در خراسان قیام می کند، و سپس سپاهش را با فرماندهی شُعَیْب تَمِیمِی خراسانی به ایران و عراق می آورد، و با سپاه سفیانی می جنگد، و مهدی(علیه السّلام) را در پایانه های روزهای پنهان شدنش می جوید، و پس از ظهورش در مکّه، شعیب را برای پیمان بستن نزدش می فرستد، و پس از آن، سوی دمشق و بیت المقدس می رود.

مغربی» همان اَعْرَج کِنْدِی، رهبر قیسیان، بربرها و سیاهان آفریقایی در آخر اّمان می باشد که در میانه های سالی که پیش از سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) است، رهبری برخی جنبشهایی را که پیشتر در لیبی و پیرامونش و دوردستهایش آغازیده شده بودند، می پذیرد، و در ماه جمادی آخر یا نزدیکش از همان سال در آن جا برمی شورد، و سپس سپاهش را به مصر می آورد، و آنان را با فرماندهی اَبْقَع فِهْرِی مصری برای نبرد سوی فلسطین، اُردن و سوریه می فرستد.

چنین می نماید که مراد از عبّاسی» در این حدیث، دومین پادشاهان سه گانۀ بنی عبّاس در آخر اّمان باشد که بر بخشی از سرزمینهای مشرق چیره می شوند، و او همان عبدالله ذو العین (دارندۀ پولهای زر و سیم) است که در ماه رمضان سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) یا نزدیکش می میرد، و پس از وی مردم بر کسی گرد نمی آیند، و مردی ناتوان جانشینش می شود که دو ماه پس از پیمان بسته شدن با وی بر کنار می گردد.

سُفْیانِی» همان عُثْمان شامی پسر عَنْبَسَه، رهبر شامیان و واپسین زمامداران اَمَوی از نژاد ابو سفیان در آخر اّمان می باشد که در ماه صفر سالی که پیش از سال قیام امام مهدی(علیه السّلام) است، رهبری برخی جنبشهایی را که پیشتر در سوریه آغازیده شده بودند، می پذیرد، و در ماه رجب در درۀ خشک در سُوَیْدا برمی شورد، و در ماه رمضان بر دمشق و سپس بر بیشتر سرزمینهای شام چیره می شود، و سپاهش بر مصر، عراق، ایران و عربستان سعودی یورش می برد.

امام مهدی(علیه السّلام) همان سرپرست از سوی خداوند بر مردم است که در سالی فرد از سالها، روز شنبه، روز عاشورا، در مکّه قیام می کند و بر همۀ مردم جهان فرمانروا می شود.

----------------------------------------------------------

1. در همۀ نسخه های چاپی مختصر البصائر نزد ما، در نوشتار عربی حدیث، در این جا فقد» یافت می شود که به تفقّد» اصلاح و ترجمه گردید.

2. صَفا و مَرْوَه: . همان دو تپۀ سنگی بزرگ نزدیک کعبه و زمزم اند که حجگزاران هفت بار میان آن دو باشتاب می روند (المنجد فی الأعلام، مدخل الصَّفا و المروة»، ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

3. مرادش بی کم و بیش است.

4. مختصر البصائر، ص 429، ح 508 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی). گفتنی است، دانشمند و نویسندۀ بزرگ شیعی مرحوم محمّدباقر مجلسی نیز همین حدیث را در بحار الأنوار، ج 53، ص 104، ح 131 از همین منبع نقل کرده است.

=================================

نویسندۀ البدء و التاریخ»، پس از بیان روایتی از پسر عبّاس، در بارۀ دارندگان پرچمهای سیاه و آماده سازان حکومت امام مهدی(علیه السّلام) در مشرق، از  برخی کارشناسان چنین نقل کرده است:

. بی گمان، آغازگاه جنبش آنها (پرچمهای سیاه) از کشور چین و بخشی که به آن ختن»(1) گفته می شود، خاهد بود. در آن جا گروهی از فرزندان فاطمه(علیها السّلام) از نسل حسین پسر علی می باشند.(2).

----------------------------------------------------------

1. خُتَن بخش و شهری در سرزمینهای ترکستان چین و نزدیک مرزهای جامو و کشمیر است. ختن امروزه در استان سین کیانگ در غرب چین جای دارد که بیشترین زیندگان آن را مسلمانان ترک تبار اُیْقُر پدید آورده اند.

2. البدء و التاریخ، ج 2، ص 175، ف 9 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

================================================

در پایان این گفتار شایستۀ یادآوری است که نویسنده چندین سال پیش، از برخی طلّاب علوم دینی چینی زینده در قم شنید که میان مردم سین کیانگ گروهی از هاشمی تباران، مانند سادات مدنی، یافت می شوند، و چنان که از روایات اسلامی دریافته ایم، هاشمی چینی از تبار جعفر پسر ابو طالب(علیهما السّلام) می باشد، و سیّد حسینی یا سیّد حسنی نیست، و روایات ارزشمندی در این باره به دست ما رسیده اند که آنها را در مقاله ای تفصیلی خاهیم آورد. جالب توجّه است اگر بدانید، گردانندگان بسیاری از پایگاههای مهدوی در فضای مجازی و نویسندگان بسیاری از کتابهای مهدوی در روزگار ما، از سر کم توجّهی و یا از روی عمد و حق پوشی، مباحث پیرامون هاشمی چینی را ارائه نکرده و نمی کنند!!!

آن چه در این گفتار فشرده ارائه گردید، تنها بخش اندکی از گفتارشورش مشرقیان زمینه ساز فرمانروایی امام مهدی(علیه السّلام)» می باشد.

 

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور،  پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی


سالهاست برخی عالمان آخر اّمان و نیز گروهی از منبریان کم بهره از دانش چنین می گویند که ایران کشور امام زمان(علیه السّلام) است، و برای همین، خداوند بسیاری از بلاها، به ویژه آشوب و جنگ، را از این کشور و مردمش دور کرده است!!!

برای آن که بدانیم سخن یادشده دروغی مخالف آیات قرآنی و روایات اسلامی و واقعیّتهای موجود است، به چهار نکته باید توجّه کنیم:

1. با توجّه به آن که امام مهدی(علیه السّلام) در دوران غیبتش در شهر مدینه زندگی می کند، و پس از ظهورش، شهر کوفه را پایتخت و جایگاه زندگی اش برمی گزیند، می توان عربستان سعودی یا عراق و یا هر دو را کشور امام زمان(علیه السّلام) نامید، نه ایران را که چنین جایگاهی ندارد.

2. اگر می بینید کشورهایی چون فلسطین، افقانستان، سوریه، عراق، لیبی و یمن به آشوب و جنگ کشیده شده اند، و ایران آرام است، نمی توانیم نتیجه بگیریم که ایران کشور امام زمان(علیه السّلام) است؛ زیرا کشورهای اسلامی بسیاری چون عربستان سعودی و کویت و قطر و عمّان و اندونزی و مای نیز از آن دو بلا دور مانده اند.

3. بنا بر آیات قرآنی و روایات اسلامی، پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام)، همه یا بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اسلامی، دچار بلاهای گوناگون، مانند جنگ و آشوب، خاهند شد، و ایران نیز از این قاعده جدایی پذیر نیست، ولی مقدّرات الاهی این گونه نوشته شده اند که خداوند به برخی کشورها و مردمانش، مانند ایران و ایرانیان، مهلت بیشتری می دهد تا کفر و سرکشی خِیش را بیشتر آشکار کنند و بیشتر در معرض آزمایشهای الاهی باشند.

4. روایات اسلامی شنیدنی ای در بارۀ وضعیّت ایران و بسیاری از شهرهایش آمده اند که همواره آرام اند تا آن که در نزدیکیهای ظهور دچار آشوب و جنگ و خشکسالی و سنگباران و فروبرده شدن و مسخ شدن و سنگباران و ویرانی می شوند.

5. با نگاه به آن که ایران در جهان در ربا جایگاه نخست و در رشوه -بنا بر برخی گزارشها- جایگاه سوم را داراست، و بورس بازی که نوعی رباخاری و قماربازی آشکار است، و اختلاس و ی و دروغ در آن رواج یافته اند، و اخیراً نیز اصحاب دولت دلارها و سکّه ها و خُدروهای خُد را به بهای گزافی به ملّت فروخته اند، و از تاجران وارد کنندۀ کالاهای مورد نیاز مردم که دلارهای 4200 تومانی دولتی دریافت کرده بودند، درخاست ما به التفاوت آنها تا 8 هزار تومان کرده اند، و با سخت گیری بر تاجران در گمرکها عامل کمبود و گرانی و بیچارگی تولیدکنندگان داخلی و مردم و بیکاری کارگران گشته اند، و برخی انبارهای تاجران بیچاره را که می بایست کالاها را در طول سال و اندک اندک به بازار عرضه می کردند، به بهانۀ احتکار کالا یک باره چپاول کرده اند، و افزون بر اینها به هیچ یک از وعده هایی که در گذر سالیان دراز برای رفاه و آسایش مردم داده اند، وفا نکرده اند، بی انصافی و توهین به مقام شامخ امام مهدی(علیه السّلام) است که ایران را کشور امام زمان بدانیم؛ کشوری که در روایت داریم، هاشمی چینی که قیامگری بر حق و از برپاکنندگان دولت امام مهدی(علیه السّلام) است، خار وارد آن می شود، و با یاری کردن حسنی گیلانی و . عزیز از آن جا بیرون می رود!!!

✔️برگرفته از: جهان در آستانۀ ظهور، پژوهش و نوشتۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی


خبرهای مهم و رویدادهای شگفتی در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه و جهان در ماههای آینده و در مقاطع زمانی خاصّی در راه اند، و بنا بر آن چه که در اوایل اردیبهشت 1397 در جلسه ای که با انسانی اهل دل و روشن ضمیر داشتم و از وی شنیدم، در حدود 7 ماه و 16 ماه آینده و دی ماه بعد از آن، رویدادهایی در ایران و نیز بحران و بلوایی در اصفهان و نیز رویدادی در گنبد کاووس خاهد بود و برخی مناطق ایران با موشک زده می شوند. درگیری دو گروه، یکی پرجمعیّت و دیگری کم جمعیّت ولی مسلّح و فشرده و صاحب قلعه و قدرت. پادشاه بزرگ در رنج و بیماری دیده می شود و باید منتظر باشیم تا قدرتمندان عالمِ باطن تصمیم به رفتنش بگیرند. پادشاه زاده نابود می گردد. آن دیگری هم که می پندارند جایگزین شود، کارش رو به پایان است و حذف شده می باشد. گروهی شرور از شمال غرب سوی کشور و پایتخت قصد تیراندازی دارند. گروهی مهاجم و قدرتمند نیروهایی مسلّح را چون کتاب در هم می فشارند.

گفتنی است، بنابر پیشبینی آن اهل دل روشن ضمیر و نیز برخی محاسبات جفری که چندین سال پیش انجام گرفته است، دی ماه سال 1398 برای ایرانیان سرنوشت ساز خاهد بود، و از آن پس، می بایست چشم به راه تحوّلاتی در ایران باشیم که منجر به درگیریهای نظامی در بهار 1399 می شوند. در جفر آمده بود: . ز مَه دی هزل فُرْس

از دادن هر گونه پاسخ به خانندگان گرامی و دوستان بزرگوار در بارۀ آن چه آورده ایم، معذوریم، و در هر حال، امیدواریم خداوند فتنه های دشمنان داخلی و خارجی و بلاهای آسمانی و زمینی را از سر مؤمنان و مظلومان در کشورمان و دیگر کشورهای جهان دور بگرداند.

سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم

اردیبهشت 1397 برابر شعبان 1439


زمینۀ ظهور امام مهدی(علیه السّلام) در روزگار ما و در زمانی بسیار نزدیک فراهم نیست؛ زیرا:

1. از روزگاران گذشته تا کنون تطبیقات زیادی در بارۀ نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) شده اند که هیچ کدام درست نبوده اند، حتّی تطبیق نشانه هایی که می گویند الآن در حال وقوع اند.

2. هنگامی که ظهور امام مهدی(علیه السّلام) فرا می رسد، مردم جهان به گونه ای گسترده به وی روی می آورند و پذیرایش می شوند، در حالی که مردم این عصر پذیرای امام نیستند.

پیش از هر سخن، بهتر است یادآور شویم که شبهۀ نزدیک نبودن زمان ظهور امام مهدی(علیه السّلام) به زمان ما را بیشتر کسانی پیش می کشند که کارشناس در مباحث مهدویّت و آخر اّمان نمی باشند، ولی در این باره قلم فرسایی می کنند!

در نقد بخش نخست شبهۀ یادشده می گوییم: این که در روزگاران گذشته و حتّی در زمان ما برخی تطبیقات نادرست از سوی برخی کسان انجام شده است را نمی توان دلیل بر نادرستی تطبیقات موشکافانه و دقیق برخی پژوهشگران روزگار ما دانست، به ویژه آن که در طول تاریخ اسلامی هیچ زمانی مانند روزگار ما شرایط برای روی دادن نشانه های ظهور فراهم نبوده است، و اگر نگاهی به تحقیقات و تطبیقات دقیق ما در کانال آخر اّمان بیندازید، خاهید دید که نشانه های بسیاری از ظهور در حال انجامند و یا در آستانۀ روی دادن می باشند. به عنوان نمونه، بحران پیش آمده در یمن و ویرانی این سرزمین با دست پادشاهش و نیز برپایی حکومت رُوَیْبَضه یا ّون در ایران و لشکرکشی ایران به سوریه از نشانه هایی اند که روی داده اند، و نشانه های دیگری نیز می باشند که می توان گفت به زودی روی خاهند داد، و برای آگاه شدن از همۀ آنها می توانید به گفتارهای کانال آخر اّمان بنگرید.

در نقد بخش دوم شبهۀ یادشده می گوییم: بنا بر روایات اسلامی، سالهای پایانی آخر اّمان و ظهور امام مهدی(علیه السّلام) هنگامی خاهد بود که مردم جهان به کفر و بی دینی می گرایند و منکر وجود امام می شوند، و اگر نگاهی به مردم جهان در جوامع گوناگون کنونی و حتّی جوامع مذهبی بیندازید، می بینید که مردم از خدا و پیامبر و امام روز به روز رویگردانتر می شوند.

امیر مؤمنان علی(علیه السّلام)، در بیان نشانه های قیام قائم(علیه السّلام)، فرمود:

. مردم به کفر باز می گردند. پس، در آن هنگام، خداوند ویران کردن شهرها و سرزمینها را می آغازد.(1).

امام محمّد تقی(علیه السّلام) در بارۀ امام مهدی(علیه السّلام) فرمود:

. برمی خیزد پس از مردن یاد وی و برگشتن بیشتر باورمندان به امامتش.(2).

منصور پسر حازِم از ابو عبدالله -امام صادق-(علیه السّلام) روایت کرده است که وی فرمود:

هر گاه پرچم حق برافراشته شود، مشرقیها و مغربیها به آن ناسزا خاهند گفت! به او گفتم: سرچشمۀ آن واکنش چیست؟ فرمود: آن چه از بنی هاشم می بینند(3).

-------------------------------------------------------------

1. إام الناصب، ج 2، ص 3-172، خطبۀ بیان 1 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

2. کمال الدین، ج 2، ص 378، ب 36، ح 3 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

3. الغیبة، نعمانی، ص 309، ب 17، ح 5 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).


از ابو موسی اَشْعَری روایت شده است که رسول خدا(صلّى الله علیه و سلّم) فرمود:

ساعت (زمان قیام قائم) بر پا نمی شود .، مگر آن که فرزندداران ناشادمان و نازایان خُشحال شوند.(1).

بدان که مراد از ساعت» در برخی آیات قرآنی و بسیاری از روایات اسلامی، همان زمان قیام قائم(علیه السّلام) می باشد.

در آخر اّمان، هزینه های سنگین اقتصادی و آسیبهای بسیار اجتماعی کار نگهداری، پرورش و آموزش فرزندان را بسی دشوار می کند. روی دادن جنگها، خشکسالیها، گرسنگیها و بیماریها نیز بر دشواریهای فرزندداری می افزایند. بی گمان، در چنین روزگاری، بی فرزند‏ها در برابر فرزندداران به خُد خاهند بالید.

هرچند سفارش پرهیز از فرزنددارشدن، کوتاه مدّت و برای دوران جنگ و گرسنگی در جهان است، پرفرزندی نیز چندان خُشایند و کار آسانی نیست، و شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر» بهره گرفته شده از سخن امام علی(علیه السّلام) می باشد که فرموده است:

کمی روزیخُران (همسر و فرزندان و .) یکی از دو آسایش(2) است(3).

 

 گفتنی است، با توجّه به آن که کشور ما ایران در آینده ای نزدیک دچار خشکسالی و گرسنگی و جنگ و دیگر گرفتاریها خاهد شد، کسانی که دو فرزند یا بیشتر دارند، به آن بسنده کنند، ولی تک فرزندان یا بی فرزندها بهترین موقع برای فرزنددار شدنشان امسال (1397) به ویژه بهار و تابستان است.

نیز شایان یادآوری است، کسانی که پیش یا پس از دیدن این پیش آگاهی باردار شدند یا شوند، بدانند که سقط جنین حرام و مایۀ غضب پروردگار است، و با توکّل بر خدا و امیدوارانه، چشم به راه تولّد فرزند دلبند خِیش باشند.

----------------------------------------------------

1. تاریخ مدینة دمشق، ج 21، ص 274 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

2. آسایش دیگر دارابودن است.

3. شرح نهج البلاغة، ج 9، جزء ، ص 339، ب حکم و مواعظ، ش 137 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).


در تاریخ پنج هزار سالۀ اُورْشَلِیم یا قدس،‌ دو پیامبر بنی اسرائیلی 73 سال نیرومندانه و دادورزانه بر این شهر و پیرامونش فرمانروایی کردند. داوود پیامبر(علیه السّلام) که از نوجوانی اندامی نیرومند داشت و از دلیری و دانشی خداداده برخُردار بود، پس از جانشینی شائول و پیروزی بر گولیات رهبر فلسطینیانِ ستیزه جویی که از جزایر یونان در دریای اژه به کناره های جنوبی اسرائیل کنونی آمده بودند و می خاستند سرزمین بنی اسرائیل را بگیرند، در 1002 پیش از میلاد مسیح(علیه السّلام) این شهر را پایتخت خیش برگزید و در آن جا کاخ و برج و بارویی بزرگ ساخت. پادشاهی داوود بر قدس 33 سال به درازا کشید. پس از وی، پسرش سلیمان پیامبر(علیه السّلام) در 970 پیش از میلاد، پادشاه شد و کشور بنی اسرائیل را گستراند و برای آنان پرستش گاهی باشکوه و زیبا ساخت و 40 سال بر قدس و پیرامونش فرمانروایی کرد(1)، و زمامداری اش آرامش و رفاه را برای مردم آن سرزمین ارمغان آورد. پس از مرگ سلیمان، در دوران پسرش رَحَبْعام»، میان بنی اسرائیل ناسازگاری افتاد و کشور یک پارچۀ سلیمان به بخشی شمالی با نام اسرائیل و بخشی جنوبی با نام یهودا جدا شد(2).

شنیدنی است اگر بدانید، بنا بر سخنان نقل شده از دانیال پیامبر(علیه السّلام) و رازگشایی نوسترادموس از آن، دوران پایداری دولت یهود در آخر اّمان نیز نزدیک 73 سال خاهد بود.

در کتاب تورات سخنانی رازآلود در بارۀ دوران استواری، انبوهی و توانایی یهودیان(3) در سرزمین فلسطین در آخر اّمان آمده است:

امّا تو ای دانیال! کلام را مخفی دار و کتاب را تا زمان آخر مُهر کن. بسیاری به سرعت تردّد خاهند نمود و علم افزوده خاهد گردید*. پس منِ دانیال نظر کردم، و اینک دو نفر دیگر، یکی به این طرف نهر و دیگری به آن طرف نهر ایستاده بودند* و یکی از ایشان به آن مرد مُلَبَّس به کتان که بالای آبهای نهر ایستاده بود، گفت: انتهای این عجایب تا به کی خاهد بود؟* و آن مرد ملبّس به کتان را که بالای آبهای نهر ایستاده بوده، شنیدم که دست راست و دست چپ خُد را به سوی آسمان برافراشته، به حیِّ ابدی قسم خُرد که برای زمانی و دو زمان و نصف زمان خاهد بود، و چون پراکندگی قوّت قوم مقدّس به انجام رسد، آن گاه همۀ این امور به اتمام خاهد رسید*(4).

نُوسْتْرْاَدَمُوس، دانشمند، پیشگو و ستاره شناس مشهور فرانسوی (1566ـ1503م)، با بهره گیری از آگاهیهای تاریخی و چیره دستی در پرده برداری از رازها، از نوشتارهای کتاب مقدّس در بارۀ دوران فرمانروایی یهودیان و زمان به سر رسیدن دولت آنان در آخر اّمان این گونه رازگشایی کرده است:

دورۀ این تغییرات برای زمانی و دو زمان و نیم زمان خواهد بود. اگر زمان اشاره به هفته، یعنی هفت سال باشد، پس دو زمان: 49=7×7 سال می شود، و نیم زمان مساوی است با: نصف 49 سال، یعنی 24 سال و 6 ماه و 15 روز، و مجموع آن: 49+24 سال 6 ماه 15 روز یعنی 73 سال و 7 ماه(5).

نوسترادموس، در بخشی از نامه اش به هانری دوم، پادشاه فرانسه، یافته های خُد از گفتارهای کتاب مقدّس را چنین گزارش می کند:

بابل(6) جدید رو به رشد می نهد، دختر تیره بخت به خاطر رجاست(7) که از اوّلین قربانی افزون می دارد، فقط تا هفتاد و سه سال و هفت ماه حکومتش دوام خاهد آورد(8).

در سخنان نوسترادموس، بابل جدید» همان کشور اسرائیل کنونی، و دختر تیره بخت» نماد قوم آواره و بدبخت یهود است که برای پلیدیها و کارهای زشتی که پس از پدیداری دولت نوبنیادش در آخر اّمان انجام می دهد، زمامداری ای 73 سال و 7 ماهه خاهد داشت.
بر پایۀ پیشگوییهای کتاب مقدّس و رمزگشایی و پرده برداری نوسترادموس از نوشتارهای این کتاب، و با نگاه به آن که در 14 می سال 1948 م، با انبوه شدن و نیرومندی یهودیان در سرزمین فلسطین، دولت اسرائیل با پایتختی قدس شریف بنیادگذاری شد، دسامبر سال 2021 م زمان پایان زمامداری 73 سال و 7 ماهۀ یهودیان در آخر اّمان خاهد بود، و برخی پژوهشگران یهودی، مسیحی و عرب نیز با بهره گیری از همین پیشگویی و رمزگشایی سال 2022 م را زمان نابودی دولت اسرائیل دانسته اند.(9)

گفتنی است، در پایانۀ قرن نوزدهم میلادی، یهودیان صهیونیست، با نگرشی نژادپرستانه و برتری جویی قومی، فلسطین را سرزمین موعود» شناساندند و خاستار بازگشت یهودیان از سراسر جهان به این سرزمین و پیدایش ملّت یهود و دولت بنی اسرائیل در آن جا شدند.
از سال 81 م به این سو کوچیدن یهودیان و نایهودیان، به ویژه روسها، به فلسطین آغاز شد، و با گذشت زمان، شمار کوچیدنهای یهودیان و انبوهی آنان در این سرزمین، چنان رو به فزونی نهاد و چشمگیر گردید که مایۀ آن شد تا یهودیان خُد را توانمند و چیره ببینند و در سال 1936 م برنامۀ جداسازی فلسطین به دو بخش یهودی و عربی را پیشنهاد دهند.

سرانجام، در 14 می 1948 م، یهودیان صهیونیست با همکاری دولتهای شرقی و غربی، به ویژه آمریکا و بریتانیا، کشور خُدگردان اسرائیل را در سرزمین فلسطین بنیاد نهادند و برپایی دولت اسرائیل با پایتختی بخش غربی شهر قدس را آشکار کردند.
در پی پیدایش دولت اسرائیل، یهودیان صهیونیست، برای دستیابی به هدفهای بدشگون خیش، سخت ترین ستمها را بر مردم فلسطین روا داشتند، و در گرفتن دارایی، ویران ساختن خانه، ریختن خون و آواره ساختن آنان از وطنشان کوشیدند، و به گسترش آشوب و تباهی در سرزمین فلسطین و دیگر سرزمینهای جهان پرداختند.

گفتنی است، پیدایش دولت اسرائیل در 1948 م بروز اختلافهای ریشه دار و جنگهای چهارگانه (جنگهای 1948-1956- 1967-1973 م) میان دولتهای عربی و اسرائیل را در پی داشت که سرانجام، 30 سال پس از برپایی دولت اسرائیل، با پیمان کمپ دیوید، آتش این اختلاف فروکش کرد. این پیمان که با دست انور سادات،رئیس جمهور مصر، و مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل، و با میانجیگری جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا، در 17 سپتامبر 1978 در کاخ سفید امضا شد، نخستین پیمان صلح میان دو سوی جنگ اعراب و اسرائیل بود که به سازش میان مصر و اسرائیل، بازگرداندن صحرای سینا از سوی اسرائیل به مصر و آغاز گفتگو برای پیدایش کشوری فلسطینی در کرانۀ باختری رود اردن و نوار غزّه انجامید، و پس از این پیمان، مصر اسرائیل را به رسمیّت شناخت و روابط دو کشور عادی شد.

نیز شایان یادآوری است، افزون بر جنگهای یادشده میان دولتهای عرب و اسرائیل و کشتارهای گاه و بیگاه فلسطینیان با دست یهودیان صهیونیست، ارتش اسرائیل در 1982 م بر لبنان یورش برد و جنوب این کشور و اردوگاههای فلسطینیان را گرفت، و پس از سه سال، با کشته شدن 1216 سرباز اسرائیلی و 40 هزار فلسطینی و لبنانی، به جنگ پایان داد، و در سال 2000 م از بخشهایی که گرفته بود، پس نشست. نیز میان ارتش اسرائیل و جنبش حماس در غزّه در ژوئن 2006 و در پی آن، میان ارتش اسرائیل و جنبش حزب الله در لبنان در ژوئیه 2006 نبردی روی داد، و سپس نبردهای دیگری میان ارتش اسرائیل و جنبش حماس در 9-2008 م و در 2012 م و در 2014 م روی دادند که همۀ آنها کشتار و ویرانی را در بر داشتند.(10)
اکنون که نزدیک 70 سال از آغاز پیدایش دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین سپری شده است، و بنا بر پیشبینی تورات، پراکندگی قوّت قوم مقدّس رو به پایان نهاده است، و یهودیان در حال رسیدن به اوج توانایی خیش می باشند، امیدواریم در آینده ای نزدیک بینندۀ فروپاشی دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین و ناتوانی و شکست یهودیان در سراسر جهان باشیم.
—-------------------------------------------------------------------------
1. بنا بر تاریخ مشهور، فرمانروایی داوود(علیه السّلام) بر اورشلیم از 1002 تا 970 و فرمانروایی سلیمان(علیه السّلام) بر این شهر از 970 تا 931 پیش از میلاد مسیح(علیه السّلام) بود.
2. بهره گرفته شده از: منابع گوناگون.
3. نزد مسلمانان، به کافران و سرکشان از بنی اسرائیل یهودیان» گفته می شود.
4. کتاب مقدّس، عهد عتیق، ص 1309، کتاب دانیال نبی، ب 12، بند 7ـ4 .
5. پیشگویی های نُستراداموس، ص 9-، پیشگفتار.
6. در کتاب پیشگویی های نُستراداموس، چاپ نخست، سال 1376 هـ.ش در تهران» در این جا بابیلون» یافت می شود که به بابل» اصلاح شد.
7. رجاست: پلیدی و آلودگی.
8. پیشگویی های نُستراداموس، ص 5-144، رساله به هانری دوم پادشاه فرانسه.
9. سخن نویسنده.
10. بهره گرفته شده از: منابع گوناگون.
سیّد سلیمان مدنی تنکابنی-ایران- قم


تاریخچه زندگانی شاه نعمت الله ولی 

شاه نعمت الله ولی، روز دوشنبه، چهاردهم ربیع‏ الاوّل 731، در شهر حَلَب، از شهرهای شام، زاده شد. پدرش، میر عبداللّه، از بزرگان عرب، و مادرش بانویی باشخصیّت از ایل شبانکارۀ فارس بود. نسبت وی با 19 واسطه، به رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) می رسد.
 
سیّد نعمت الله که از شاعران و دانشمندان برجستۀ عصر مغول است، نزدیک 100 سال زیست، و سرانجام در روز پنج شنبه، 23 رجب 832، و بنا بر قولی 834، در کرمان خرقه تهی کرد. شاگردان، خادمان، درویشان و بزرگان شهر، جنازه ‏اش را تا ماهان بر دوش حمل کردند و در آن جا به خاک سپردند.(1) 

 

پیشگو نبودن شاه نعمت الله ولی و کم ارزش بودن پیشگوییهایش

نویسنده با بررسی های چندین ساله ای که در پیشگوییهای گوناگون در بارۀ رویدادهای آخر اّمان کرده است، هیچ چون و چرایی در بارۀ زمانی که شاه نعمت الله ولی در پیشگوییهایش برای پدیدارشدن نشانه های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) تعیین کرده، نیافته است، جز آن که بگوید وی از عالمان هزاره گرا بوده و بی آن که دارای علم پیشگویی باشد، تیری در تاریکی انداخته و سال 970 را که نزدیک پایانه های نخستین هزارۀ اسلامی می باشد، برگزیده، و با رمزی نه چندان پنهان -عین و را ذال»-، بیان کرده است.

گفتنی است، برخی نویسندگان و پژوهشگران کم بهره از دانش چنین پنداشته اند که دو بیت مشهور شاه نعمت الله ولی: نائب مهدی آشکار شود = بلکه من آشکار می بینم» تا چهل سال ای برادرْ من = دور آن شهریار می بینم» به بنیادگذار انقلاب ایران، سیّد روح الله خمینی، و 40 ساله بودن عمر انقلاب و حکومت جمهوری اسلامی» در ایران اشاره دارد، در حالی که بنا بر پژوهش نویسنده، میان درون مایۀ اشعار یادشده و انقلاب ایران پیوندی دیده نمی شود، و مقصود شاعر ، رهبر و حکومت دیگری بوده است!!!

شنیدنی است اگر بدانید که مقصود شاه نعمت الله ولی از نائب مهدی» که پس از روی دادن 7 سال فتنه و کارزار در خراسان و مصر و شام و عراق، در پی زمستان ششم، یعنی سال 977 هـ.ق، آشکار می شود، و در یک دورۀ 40 سالۀ پیش از ظهور امام مهدی(علیه السّلام) زمامداری می کند، همان یمانی ای است که بر پایۀ بخشی ساختگی و دروغین در دنبالۀ روایتی درست از امام صادق(علیه السّلام)، 30 سال زمامداری می کند و دنبالۀ زمامداری اش تا نزدیک 40 سال را پسرش سعید بر دوش می کشد، و چنین می نماید که شاه نعمت الله ولی نه تنها به ساختگی و دروغ بودن روایت بیانگر زمامداری چهل سالۀ یمانی و پسرش سعید و ناسازگاری اش با دیگر روایات اسلامی پی نبرده است، از دقّت کافی و حافظۀ نیرومند در گزارش متن حدیث نیز برخُردار نبوده است.

از زُرارَة پسر اَعْیَن روایت شده است که ابو عبدالله -امام صادق-(علیه السّلام) فرمود:

. یمانی . سپس آسوده از دشمنان سی سال در زمامداری اش زندگانی می کند، سپس پادشاهی را به پسرش می سپرد و به مکّه پناه می برد و چشم به راه ظهور قائم ما(علیه السّلام) می ماند تا آن که می میرد. پس، پسرش در پی درگذشت پدرش، در پادشاهی و زمامداری اش نزدیک چهل سال می ماند، و آن دو با دعای قائم ما(علیه السّلام) به این جهان باز می گردند.(2).

در بخشهایی از سروده های اصلی شاه نعمت الله ولی آمده است:

عین و را ذال» چون گذشت از سال 
بوالعجب کار و بار می‏ بینم

در خراسان و مصر و شام و عراق 
فتنه و کارزار می‏ بینم

بعد امسال و چند سال دگر
عالمی چون نِگار  می‏ بینم ()

چون زمستان پنجمین بگذشت 
ششمش خوش ‏بهار می ‏بینم

نایب مهدی آشکار شود 
 بلکه من آشکار می‏ بینم

 تا چهل سال ای برادرْ من  
دور آن شهریار می‏ بینم

 دور او چون شود تمام به کام  
 پسرش یادگار می‏ بینم

  بعد از آن خود امام خواهد بود   
 که جهان را مدار می‏ بینم

با پژوهشی که پیشکش خانندگان گرامی کرده ایم، و پس از گذشت 6 سده، پرده از راز نهان در پیشگوییهای شاه نعمت الله ولی برداشته ایم، کم ارزش بودن اشعار وی و نیز نادرست و بیهوده بودن سخنان برخی نویسندگان روزگار ما که گفته اند: آن چه اکنون همه شاه نعمت الله را به آن می شناسند، پیشگوییهای بسیار دقیقی است که تمام آن چه تا کنون بر ما گذشته محقّق گشته؛ از ظهور صفویّه تا سقوط پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی که به گفته وی بعد از چهل سال متّصل به ظهور حضرت ولی عصر(عج) خاهد شد»، برای همگان آشکار شده است!!!
 —---------------------------------------------------------
1 . کلّیّات اشعار شاه نعمت ‏الله ولی، ص 9-3، مقدّمه، با حذف و تصرّف.
2. مختصر إثبات الرجعة، ح 16، نشریافته در مجلّۀ: تراثنا، سال 2، ش 4، ص 5-454 (ترجمۀ سیّد سلیمان مدنی تنکابنی).

نسخه های اشعار پیشگوییهای شاه نعمت ‏الله ولی

شاه نعمت ‏الله ولی اشعار فراوانی سروده است، و مشهورترین آنها قصیده ای در پیشگویی حوادث آخر اّمان و نشانه‏ های ظهور امام مهدی(علیه السّلام) می باشد که در زمان های پسین، دیگران بر اشعار آن قصیده ابیاتی افزوده یا دستکاری هایی کرده و دگرگونی هایی پدید آورده اند. تلاش ما در نوشتار کنونی، ارائۀ اصل اشعار یادشده بر‏ پایۀ نسخه های کهن بر جای مانده از روزگار شاعر است، و چهار نسخۀ دیگر را نیز که ناسازگاری هایی با هم و با نسخۀ اصلی دارند، از دید خانندگان گرامی می گذرانیم:

1. نسخۀ اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمت ‏الله ولی در کلّیات اشعار شاه نعمت‏ الله ولی» - چاپ هشتم، تیر 1383- که با سعی دکتر جواد نوربخش گردآوردی شده است، و کاملترین و درست ترین چاپ دیوان به شمار می‏رود، و با بهره گیری از نسخه های کهن معتبر، مانند نسخۀ زمان زندگانی شاعر، فراهم شده است.

2 و 3 و 4. نسخه های اشعار پیشگوییهای شاه نعمت الله ولی در کتاب علائم ‏الظهور» -چاپ سنگی، رجب 1329، تهران- که با دست میرزا محمّد کرمانی (ناظم الإسلام) گرد‏آوری شده اند، و پُر از کاستی ها، لغزش ها و افزوده های برخی شاعران دوران قاجار می باشند، و در آنها به صفویها، نادر شاه، کریم‌خان زند و برخی پادشاهان قاجار اشاره شده است!

5. نسخۀ اشعار پیشگوییهای شاه نعمت ‏الله ولی فراهم شده پس از پیروزی انقلاب و برپایی حکومت جمهوری اسلامی» در ایران که در آن، دستکاری ها و افزایش هایی در بخشهایی از اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمت ‏الله ولی و نیز در اشعار نسبت داده شده به وی انجام داده اند تا چنین جلوه دهند که سرایندۀ آن اشعار، حکومت خاندان پهلوی و سقوطش و حکومت ّون در ایران را پیشگویی کرده است.

نسخۀ 1؛ اصل اشعار پیشگوییهای شاه نعمت ‏الله ولی:

قدرت کردگار می بینم

حالت روزگار می‏ بینم

حکم امسال صورتی دگر است
نه چو پیر‏ار(1) و پار (2) می‏بینم

از نجوم این سخن نمی‏ گویم
    بلکه از کردگار می‏ بینم

عین و را ذال»(3) چون گذشت از سال
    بوالعجب کار و بار می‏ بینم 

در خراسان و مصر و شام و عراق
    فتنه و کارزار می‏ بینم

گِرد آئینۀ ضمیر جهان
    گَرد و زنگ و غبار می‏ بینم

همه را حال می‏شود دیگر
گر یکی ور هزار می‏ بینم

ظلمتِ ظلمِ ظالمانِ دیار
بی ‏حد و بی‏ شمار می‏ بینم

قصّه‏ ای بس غریب می‏ شنوم
    غصّه‏ ای در دیار می‏ بینم

جنگ و آشوب و فتنه و بیداد
    از یمین و یسار می ‏بینم

غارت و قتل و لشکر بسیار
    در میان و کنار می ‏بینم

بنده را خواجه ‏وَش(4) همی ‏یابم
    خواجه را بنده ‏وار می‏ بینم

بس فرومایگان بی‏ حاصل
    عامل(5) و خواندگار(6) می‏ بینم

هر که او پار یار بود، امسال
  خاطرش زیر بار می‏ بینم

مذهب و دین ضعیف می‏ یابم
مُبتَدِع افتخار می ‏بینم

سکّۀ نو زنند بر رخ زر
درهمش کم ‏عیار می‏ بینم

دوستان عزیز هر قومی
    گشته غمخوار و خوار می‏ بینم

هر یک از حاکمان هفت اقلیم
دیگری را دچار می‏ بینم

نصب و عزل بِتَکْچی(7) و عُمّال
هر یکی را دو بار می ‏بینم

ماه را روسیاه می ‏یابم
مهر را دل‏فَگار(8) می‏ بینم

ترک و تاجیک را به همدیگر
    خصمی(9) و گیر و دار می ‏بینم

تاجر از دست بی‏ همراه
مانده در رهگذار می ‏بینم

مکر و تزویر و حیله در هر جا
از صغار و کبار می ‏بینم

حال هندو خراب می ‏یابم
جور تُرک و تَتار می‏ بینم

بقعۀ خیر سخت گشته خراب
جای جمع شرار می ‏بینم

بعض اشجار بوستان جهان
بی ‏بهار و ثمار می ‏بینم

اندکی امن اگر بود آن روز
در حد کوهسار می ‏بینم

همدمی و قناعت و کنجی
حالیا اختیار می ‏بینم

گرچه می ‏بینم این همه غمها
شادی‏ای غمگسار می‏ بینم

غم مخور زانکه من در این تشویش
خرّمی وصل یار می ‏بینم

بعد امسال و چند سال دگر
عالمی چون نِگار(10) می‏بینم

چون زمستان پنجمین بگذشت
    ششمش خوش ‏بهار می بینم

نایب مهدی آشکار شود
بلکه من آشکار می‏ بینم

پادشاهی تمام ‏دانایی
سروری باوقار می ‏بینم

بندگان جناب حضرت او
سر به ‏سر تاجدار می‏ بینم

تا چهل سال ای برادرْ من
دور آن شهریار می‏ بینم

دور او چون شود تمام به کام
   پسرش یادگار می ‏بینم

پادشاه و امام هفت اقلیم
شاه عالی‏ تبار می‏ بینم

بعد از آن خود امام خواهد بود
که جهان را مدار می ‏بینم

میم و حا، میم و دال» می‏ خوانم
نام آن نامدار می‏ بینم

صورت و سیرتش چو پیغمبر
علم و حلمش شعار می‏ بینم

دین و دنیا از او شود معمور
خلق از او بختیار می‏ بینم

ید بیضا که باد پاینده
باز با ذوالفقار می ‏بینم

مهدی وقت و عیسی دوران
هر دو را شهسوار می‏ بینم

گلشن شرع را همی بویم
گل دین را به بار می‏ بینم

این جهان را چو مصر می ‏نگرم
عدل او را حصار می‏ بینم

هفت باشد وزیر سلطانم
همه را کامکار می‏ بینم

عاصیان از امام معصومم
خجل و شرمسار می ‏بینم

بر کف دست ساقی وحدت
بادۀ خوش گوار می ‏بینم

غازی(11) دوست دار دشمن‏ کش
همدم و یار غار می ‏بینم

تیغ آهن ‏دلان زنگ ‏زده
کنْد و بی‏ اعتبار می‏ بینم

زینت شرع و رونق اسلام
محکم و استوار می‏ بینم

گرگ با میش و شیر با آهو
در چرا برقرار می ‏بینم

گنج کسرا و نقد اسکندر
همه بر روی کار می‏ بینم

تُرکِ عیّارْ مست می‏ نگرم
خصم او در خمار می ‏بینم

نعمت ‏الله نشسته در کنجی
از همه بر‏کنار می ‏بینم(12)

—------------------------------------------------------------------ 
 1. پیرار: کوچک شدۀ پیرارسال، به معنای سالِ پیش از سالِ گذشته است.
 2. پار: کوچک شدۀ پارسال، به معنای سالِ گذشته است.
 3. از مادّه تاریخ عین و را ذال»، بنا بر حساب ابجد، سال 970 هـ.ق به دست می آید. گردآورندۀ کلّیّات اشعار شاه نعمت‏ الله ولی، در این جا، در پاورقی، از نسخۀ نخست مورد استنادش که در کتابخانۀ مَلِک تهران نگهداری می شود و تاریخ نگارش آن اوّل ذی حجّۀ 860 (حدود 30 سال پس از درگذشت شاه نعمت‏الله ولی) می باشد، مادّه ‏تاریخِ فا و را ذال» را به عنوان نسخۀ جایگزین آورده است که آن نیز، بنا بر حساب ابجد، به سال 980 هـ.ق اشاره دارد.
 4. خواجه ‏وَش: مانند آقا و سرور.
 5. عامل: کارگزار دولتی.
 6. خواندگار: کوچک شدۀ خداوندگار»، به معنای والی، رئیس و سرور است (بهره گرفته شده از: لغت نامه، درگاه خواندگار» و خداوندگار»).
 7. بِتَکْچی یا بِیتَکْچی: ترکی مغولی، به معنای مأمور مالیّات است (بهره گرفته شده از: لغت نامه، درگاه بیتکچی»).
 8. فگار: کوچک شدۀ افگار، به معنای آزرده و خسته است (بهره گرفته شده از: فرهنگ فارسی، درگاه فگار» و افگار»).
 9. خصمی: دشمن.

 10. نگار: کوچک شدۀ نگارستان»، به معنای جای پُرنقش و نگار و زینت داده شده است. 
 11. غازی: رزمنده و جنگجو.
 12. کلّیّات اشعار شاه نعمت ‏الله ولی، ص60-657، قصیده ها.

 

 

نسخۀ 2؛ اشعار دستکاری شدۀ پیشگوییهای شاه نعمت‏ الله ولی در دوران قاجار:

قدرت کردگار می‏ بینم
حالت روزگار می ‏بینم

از نجوم این سخن نمی ‏گویم
بلکه از سرّ یار می ‏بینم

از سلاطین گردش دوران
یک ‏به ‏یک را سوار می‏ بینم

هر یکی را به مثل ذرّۀ نور
پرتوی آشکار می‏ بینم

سال تاریخ را چنین گویم
قدرت هشت و چار می‏ بینم

بعد از آل ائمّۀ اطـهار
دیگری را سوار می‏ بینم

از پسِ شاهی همه اینها
چند سلطان به کار می‏ بینم

از بزرگی و رفعت ایشان
صفوی برقرار می‏ بینم

چند سلطان ز نسل او پیدا
همه را برقرار می ‏بینم

آخر پادشاهی صفوی
یک حسینی به کار می‏ بینم

از بُخارا، هَرات و بَلْخ و سَرَخْس
لشکری بی‏ شمار می ‏بینم

باز بعد از خرابی ایشان
ساربانی به کار می ‏بینم

نادری در جهان شود پیدا
قامتش استوار می ‏بینم

بیست و شش سال پادشاهی او
تا به گردون(1) غبار می ‏بینم

آخر عهد نوجوانی او
قتل او آشکار می‏ بینم

بعد از آن، دیگری فنا گردد
شاه دیگر به کار می ‏بینم

پادشاهی ز نو شود پیدا
تیغ او آبدار می‏ بینم

بیست و پنج است پادشاهی او
سکّه‏اش پُرعیار می ‏بینم

چون ز نسلش بسی وَلَد مانَد
سر به ‏سر روزگار می‏ بینم

پادشاهی بود چو کوهِ وقار
که محمّد به نام می ‏بینم

ده و هفت است پادشاهی او
اوّلش باوقار می‏ بینم

لیک آن شاه را زیانی هست
محرم هر نگار(2) می‏ بینم

لشکرش سی سه صف برای جدال
جنگ او آشکار می‏ بینم

عهد آن شاه کشور دوران
دو بلا آشکار می‏ بینم

یک تزل، یکی بود طاعون
حال مردم فگار می ‏بینم

غارت و قتلِ شیعیان علی
دست ایشان به کار می ‏بینم

غین و شین»(3) چون ‏که بگذرد از سال
این اساس آشکار می ‏بینم

شهر تبریز را چو کوفه کند
شهر تهران خراب می ‏بینم

جنگ او در میان افغان است
فتح او آشکار می‏ بینم

در سفاهان چو او پیاده شود
در اَبَرْقو(4) سوار می‏ بینم

 

چون به هم می‏ رسند شاه و سوار
قتل او آشکار می‏ بینم

قتل آن شاه کشور دوران
در صف کارزار می ‏بینم

بعد از آن، آن دگر فنا گردد
شاه دیگر به کار می‏ بینم

پادشاهی ز سمت ترکستان
دفع اشرار زار می ‏بینم

اربعین است پادشاهی او
دولتش کامکار می ‏بینم

دائم او را ز کثرت لیل
لیل او بی ‏نهار می‏ بینم

لیک آن شاه را زیانی هست
محرم او نگار می‏ بینم

چون فریدون به تخت بنشیند
دولتش برقرار می ‏بینم

مُلْک تبریز و مُلْک تبرِستان
پسرانش به کار می ‏بینم

صَرصَرِ(5) دیگرش شود پیدا
پای او در رکاب می‏ بینم

مسکن فوت او در اسفاهان
بر سر مَرغْزار(6) می‏ بینم

حاکم قَنْدَهار مثل شتر
بر دماغش مهار می‏ بینم

حکم در باره‏اش صدور دهند
سر او را به دار می ‏بینم

بعد از آن، دیگری فنا گردد
شاه دیگر به کار می ‏بینم

که محمّد به نامْ او باشد
تیغ او آبدار می‏ بینم

چارده سال پادشاهی او
دولتش کامکار می ‏بینم

سال کز مرغ می ‏شود پیدا
فوت او آشکار می ‏بینم

بعد از او، آن دگر فنا گردد
شاه دیگر به کار می ‏بینم

ناصرالدّین به نصرت دوران
چار ده هشت سال می ‏بینم

1. امیرالمؤمنین (علیه السلام): پشت ها سنگین شود و حوادث پیاپی واقع شود.

2. امیرالمؤمنین (علیه السلام) : او (حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگامی ظاهر می شود که حقیقت ها کم اجر و دنباله روها از نابخردان پیروی کنند.

3. امیرالمؤمنین (علیه السلام): عرب ها دچار اختلاف شوند اشتیاق به ظهور افزون شود.

4. امیرالمؤمنین (علیه السلام): عفاف و خویشتن داری از جامعه رخت بربندد و شیطان بر همگان چیره شود.

5. امیرالمؤمنین (علیه السلام): زن ها فرمانروایی کنند، حوادث جانکاه و کمرشکنی روی می دهد.

6. امیرالمؤمنین (علیه السلام): شکافنده ها بشکافند و پیش بتازند ،تیز پروازان حمله کنند.

7. امیرالمؤمنین (علیه السلام): عراق را فتح کنند و هر نوع اختلافی را با خونریزی پاسخ دهند.

8. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): برای مردم روزگاری می رسد که تنها همّ وغمّشان شکم آن ها و شرف آن ها تجمّلات زندگی و قبلۀ آن ها زن هایشان می گردد.

9. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): دین و آیین آن ها درهم ودینارشان می باشد، آن ها بدترین خلایق هستند برای آن ها نزد خدا ارج و مقامی نیست.

10. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هنگامی که روابط نامشروع شیوع پیدا می کند زله زیاد می شود.

11. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هنگامی که برای کارهای ناشایست تعاون و همکاری کنند و در احکام دین از یکدیگر دوری کنند.

12. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): انسان به پدر و مادرش جفا می کند ولی با دوستانش از راه وفا و صفا وارد می شود.

13. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هنگامی که تکبّر و خودپرستی در اعماق دل ها نفوذ کرد آن طور که سم ها در بدن ها نفوذ می کند.

14. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): گناهان علنی شوند و محرّمات الهی سبک شمرده شوند.

15. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): زمانی می آید که مردم گرگ درنده می شوند، هر کس گرگ نباشد او را می خورند.

16. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): مردم به انجام منکرات تظاهر می کنند و اموال فراوان برای غنا و موسیقی خرج می شود.

17. امیرالمؤمنین (علیه السلام): کسی که امر به معروف کند، خوار شود و کسی که مرتکب گناه شود، مورد ستایش قرار گیرد.

. امیرالمؤمنین (علیه السلام): هنگامی که نیازها وگرفتاری ها فراوان شود مردم همدیگر را نشناسند.

19. امیرالمؤمنین (علیه السلام): انسان برای استمداد به نزد برادرش برود، او را در قیافه ای دیگر غیر آن چه بود می بیند.

20. امیرالمؤمنین (علیه السلام): هنگامی که مردها با مردها در می آمیزند و زن ها با یکدیگر.

21. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هنگامی که امت من نماز را ضایع کنند و از شهوات پیروی کنند.

22. امیرالمؤمنین (علیه السلام): مرد را برای پوشیده نگه داشتن همسرش سرزنش می کنند.

23. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): مردها خود را شبیه زن ها و زن ها خود را شبیه مردها می کنند.

24. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): هنگامی که زن ها جامه مردان را بپوشند و پوشش حیا از آن ها گرفته شود.

25. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): سپس زمانی می آید که قاریان قرآن را می خوانند ولی از حلقومشان نمی کند (عمل نمی شود).

26. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): قرآن را طبق خواسته های خود توجیه می کنند و آیین خدا را با آرای خود تفسیر و تحلیل می کنند.

27. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): ثروتمندان امت برای سیاحت به مکه می روند ومتوسطین آن ها برای تجارت و فقرا برای ریا و تظاهر (افراد خالص کم هستند).

28. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): قرآن با نی و لحن غنا خوانده می شود، بدون این که به هنگام تلاوت با خوف و خشیت از پروردگار همراه باشد.

29. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): پس می بینی که گوش دادن به قرآن برای مردم بسیار سنگین است و گوش دادن به صداهای باطل آسان و فرح بخش شده است.

30. امیرالمؤمنین (علیه السلام): آلات لهو و لعب در رهگذر مردم آشکارا به کار گرفته می شود ، مردم عبور می کنند و کسی جرأت نمی کند از آن جلوگیری کند.

31. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): (در آخرامان یعنی نزدیکی ظهور) زمین لرزه بسیار می شود.

32. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): انتظار می رودکه حتی یک قفیزگندم و یک درهم پول به مردم عراق نرسد.

33. امام صادق (علیه السلام): رودخانه ها خشک می شود و قحطی و گرانی پیش می آید.

34. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): سه پرچم در یک سال و یک ماه و یک روز خروج می کنند (1ـ سفیانی 2ـ خراسانی 3ـ یمانی )

35. امام صادق (علیه السلام): مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند.


36. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): یمانی از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است خروج یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه هم زمان به دنبال یکدیگر است.

37. امام صادق (علیه السلام): در آن میان پرچم های هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هر چه تمام تر منازل را طی کرده و پیش می تازند و تعدادی از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان آن ها خواهند بود.

38. امام صادق (علیه السلام): هنگامی که پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید ولو با سینه خیز رفتن از روی برف ها باشد.

39. امام صادق (علیه السلام): آگاه باشید که آن ها (سپاه خراسانی) یاران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و زمینۀ سلطنت جهانی او را فراهم می سازند.

40. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): اگر سفیانی را ببینی او را پلید ترین می یابی.



تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود خلاصه درس دانلود خلاصه کتاب چادرانه پکیج تبلیغات انتخاباتی , مشاور انتخابات و تبلیغاتی دانلود رایگان سوالات تخصصی استخدامی آموزش و پرورش 98 لایف هکر | هک زندگی | فوت کوزه گری در زندگی | نقد و بررسی | lifehack |لایف هک ☆خــــَـنـــٖدِهٓ هــٰایِ فـٰــآلــٍشّْ :) باریستا اینجا حیدرآباد است... دبیرستان هوشمند نخبگان برتر تبریز زیرو 11